یک زمانی هم بود که در نوشابه ها را با قاشق باز می کردند. در مهمانی ها. قاشق را بند می کردند زیر درش و تِق! در نوشابه پرواز می کرد سمت سقف. من یکی هیچ وقت یاد نگرفتم. آرزویم بود یک روز در یک میهمانی بزرگ بتوانم این کار را بکنم و تمام دخترخاله ها و دخترعموها نگاهم بکنند و من کِیف بکنم.
برچسب : نویسنده : boorlako بازدید : 11